لقمان در ابتدا برده اي بيش نبود، روزي مولاي لقمان از او خواست تا بهترين عضو گوسفند را برايش بياورد. او زبان گوسفند را آورد. روزي ديگر گفت: بدترين عضو آن را بياور، اين بار نيز لقمان زبان گوسفند را آورد. چون مولايش دليل اين كار را پرسيد، لقمان گفت: اگر زبان حق بگويد، بهترين عضو است و اگر باطل، بدترين عضو.
از لقمان مواعظ حكيمانه بسياري بجاي مانده كه برخي از آنها را قرآن بيان نموده است. از آن جمله اين آيه است كه لقمان با لحني صميمانه فرزندش را از شرك و بت پرستي، نهي مي نمايد.
در روايات آمده است كه گاهي پيامبر اكرم(ص) به جبرئيل مي فرمود: مرا موعظه كن. چنانكه حضرت علي(ع) به بعضي از يارانش مي فرمود: مرا موعظه كنيد، زيرا در شنيدن اثري است كه در دانستن نيست.1
به عنوان مثال چرا از ميان 12 پسر حضرت يعقوب بايد حضرت يوسف به پيامبري برگزيده مي شد؟ و يا چرا نسل پيامبران بايد از حضرت اسماعيل ادامه پيدا ميكرد؟ و اين سوال كه مد نظر اين وبلاگ مي باشد اينست كه چرا لقمان به مقام حكمت دست پيدا كرد؟